سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هیچستانِ نوجوانی

خاطرات نوجوانی حلی که سعی دارد فراموش شان نکند...
زمستان 13 سالگی , • نظر

ارمیا، ارمیا، ارمیا، ارمیا

ارمیا بی نظیر است، بی نظیر. در وصف حس و حالم و زیبایی کتاب، هیچ چیز نمیتوانم بگویم. صفحات آخر، نمیدانستم دارم چه چیزی را میخوانم و فقط اشک بود که چشمانم را در اتاق، صبحدم که خورشید خود را به زور در اتاق جا داده است پیدا بود. صفحات آخر، خودم را کنار ارمیا میدیدم که با هروله میدوم و میدوم. با ارمیا اشک میریزم و داد میزنم نههههههه، امام هیچوقت نمیمیرد. بی شک، ارمیا قشنگ ترین کتاب ایرانی است که خوانده ام. من غرق نماز خواندن های ارمیا شدم، غرق ذکر گفتن هایش، غرق وضو گرفتن هایش در آب سرد رودخانه. ارمیا... 

یا ایتها النفس المطمئنه! ارجعی الی ربک راضیه مرضیه. فادخلی فی عبادی. وادخلی جنتی