• وبلاگ : هيچستانِ نوجواني
  • يادداشت : شب است و در پياده رو، فيزيک ميزند قدم!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 0 نظر

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    چققققدر نوشته‌ت قابل تصور بود حلي!! تو واقعاً ماهري. کاملاً مي‌شد صحنه رو تصور کرد و اين تحسين برانگيزه
    خدا رو شکر گذشت فيزيک
    ناراحتي‌ش با ديدن کارنامه زنده مب‌شه اما بيدارت مي‌کنه براي آينده..
    پاسخ

    خوشحالم که وضعيت اسفناک و وحشتناکم رو تونستم توصيف کنم. خيلي خيلي ممنونم رضي عزيزم:`) آره متأسفانه شنبه، روز کارنامه قراره يک عالمه ناراحتي توي وجودم زنده بشن، اما به قول تو کاشکي که براي آينده بيدار بشم... خوشحال شدم به اينجا سر زدي! :»