• وبلاگ : هيچستانِ نوجواني
  • يادداشت : سفر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • پارسي يار : 1 علاقه ، 3 نظر

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    و نکته? بعدي اينکه حرف‌خودت رو به خودت برمي‌گردونم، توي خودت نريز!!

    حدس مي‌زدم ناراحت باشي اما نه تا اين حد. همون طور که اشاره کزدي واقعا در ظاهر تلاش مي‌کردي چيز ديگه‌اي بگي.. در حالي که به نظمر خودش رشده و واااقعا اگر فبه اين فکر کنيم که صرفا با حضور دو بزرگوار خوش مي‌گذره و اگر نباشن همه چيز خاکستريه، لابد اوضاع بهتر مي‌شه.
    و اميدوارم با اينکه تلخه، و مرور خاطرات پارسال مطمئنم کرد سفر بدون‌ خانم اصلا سفر نيست، قراره اون‌قدر مي‌شه هم خوش بگذره.

    مي‌شه هم فاصله کمک کنه. اينا براي من بودن، من نمي‌گم تو هم بايد همين حس رو داتشه باشي و لا غير. فقط مي‌خواستم تجربه‌م رو بهت بگم تا بدوني چيزي عجيب‌تر از تو هم هست.