• وبلاگ : هيچستانِ نوجواني
  • يادداشت : عشق چيز خوبي نيست!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • پارسي يار : 1 علاقه ، 0 نظر

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ث.س.ا؟
    آه حلمي
    نمي‌دوني وقتي ديشب جمله‌ت رو که خوندم چقدر نگران شدم، به قدري که نمي‌دونستم چي بايد بگم براي همين ترجيح دادم فقط با حسي عجيب و سخت بخوابم(که البته خوابم هم نبرد)
    مي‌دونستم حال بدي داري و قطعاً تجربه‌ي سختيه.. وحشتناکه که يه نفر زير نظرت داشته باشه اونم از روي علاقه حتما حس ترسناکيه چون احساس امنيت نمي‌کني.
    اما بدون
    و مطمئن باش که
    خودت ته‌ش رو گفتي
    مي‌گذره
    اما سخت مي‌گذره
    بايد تحمل کني
    در صورتي که بازم مي‌گم تو هرگز تنها نيستي
    حلمي خانم از اين مطمئن باش
    براي همين در طي کردن اين مسير تا ث‌.س (اگر درست حدس زده باشم) حس‌ش تغيير کنه و بزرگ بشه مي‌توني با در ميون‌ گذاشتن احوال‌ت با کسايي که بهشون اطمينان داري خودت رو آروم کني. در اين شرايط حتي تعريف کردن ديدگاه‌ هم مي‌تونه کمک‌ کنه.
    نمي‌دونم چي بايد بگم
    چون تجربه‌‌ش رو نداشتم
    فقط مي‌تونم به عنوان کسي که خواهرش تجربه‌ش کرده بگم واقعا وحشتناکه
    و سخت
    آه
    مرور اون خاطرات دردناکه و قلب‌م رو به درد مي‌آره
    من رو ببخش اگر کمکي از دستم برنمياد و تنها کارم فققط نگراني و اضطرابه مداوم و دائميه
    خلاصه
    براي از خدا صبر مي‌خوام.
    پ.ن: چققدر سخت بوده جواب اين حمله رو بدي! اصلا چطور مي‌شه به کسي که يک اعتراف عاشقانه کرده جپاب داد؟؟!
    نمي‌دونم
    واقعا اميدوارم از پس سختي‌هاش بر بياي
    يادت باشه هيچ حالي دائمي نيست برخلاف خداي دائم‌ت
    پاسخ

    خوشبختانه ث.س نيست. ف.ر.د است! عزيييزم خيلي ممنونم:) خب، اونقدرم نگران کننده نيستش... آره واقعا سخت بود جواب دادن بهش. آخرش انقد مغزم کار نميکرد مجبور شدم بهش بگم نميدونم بايد چه واکنشي نشون بدم بهت. و اونم گفت فراموش کن اينو بهت گفتم:| آه وحشتناک بود اين چند روز رضي... عين جمله? آخرت رو مامان جوجه يه بار برام نوشته بودن... :)) و خلاصه اينکه! نگران نباش خواري جوني