• وبلاگ : هيچستانِ نوجواني
  • يادداشت : چهارده سالگي...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • پارسي يار : 0 علاقه ، 0 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    احساس عجيبي با خوندن متنت تمام وجودم رو فرا گرفت، چه حس عجيب اما در عين حال به شدت آشنايي!
    تا به حال نسبت به هيچ کدام از متن‌هايت اينقدر احساس نزديکي نمي‌کردم. بايد بگويم من هم خيلي زياااد نگران آينده هستم و تا به حال هيچ چاره‌اي برا آهسته‌تر گذشتن دقايق اين دنيا پيدا نکرده‌ام...
    پ.ن: درسته که بزرگ شدن باعث مي‌شه فاصله‌مون با بچگي بيشتر بشه اما انگار هر چي مي‌گذره تو بهتر مي‌نويسي
    پاسخ

    ازت ممنونم؛)