وبلاگ :
هيچستانِ نوجواني
يادداشت :
تعطيلات حوصله سر بر
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
پارسي يار
: 1 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ر. ا
تلاش کردن هميشه سخت اما با نتيجهاي دوست داشتني و به مراتب شيرينتر از قبل بوده. منم ميتونم بگم نميتونم فلان کار رو انجام بدم اما حداقل در مرحلهي اول اين رو نبايد بگم چون با به زبان آوردن يا نوشتنش نشون ميدم که قبولش کردم. قبول کردم که توانمند نيستم. در حالي که تمام انسانها اگر بخوان ميتونن. خانم توکليفر خودشدن ميگن انسانها بينهايت قدرتمندند. خدا رو شکر هم که ما خليفهالله هستيم. کم چيزي نيستيمها، جانشين خداييم!
خدا خودش گفته ما حتي ميتونيم مثل پيامبر بشويم اگر اراده داشته باشيم. اما تو ميگي من نمينويسم چون فقط فکر ميکني نميتوني، چرا؟ چون چه فايده؟ نوشتن به چه درد ميخوره؟ در حالي که الان من با خوندن متنهات خيلي خوشحال شدم و يه کار مفيد پيدا کردم و دارم از خوندن نوشتههات کلي هم حال ميکنم. از کجا معلوم اون دنيا خدا نگه تو بندهي من رو خوشحال کردي، من از تو راصي هستم؟ پس ادامه بده و براي چيز هاي بزرگ تر تلاش کن...
از خدا و خودت کم نخواه.
پاسخ
ميتونم بگم تو کل امروز داشتم از دست خودم حرص ميخوردم و با اين پيامت دلم غنج رفت. ميدوني، راست ميگي! تا حالا از اين جهت بهش فکر نکرده بودم... اما راستش قلمم ديگه باهام همکاري نميکنه... همه چي دوباره شروع شده. دوباره کلافگي و بي حوصلگي هام شروع شده. از آينده بدجوري ميترسم...